کوچینگ: دنبال کردن هدف بدون نگرانی از نتیجه

دکتر بروس اشنایدر، کوچ حرفه ای،  درباره یک اصل بسیار کلیدی غلبه بر ترس از شکست بر اساس اصول کوچینگ صحبت می کند.

دنبال کردن هدف بدون اهمیت دادن به نتیجه

شما چطور می توانید مثبت اندیش بمانید آن هم در دنیایی که اغلب بهم ریخته و پر از هرج و مرج است؟

من می خواهم یکی از قوی ترین مفاهیمی که می شناسم را با شما در میان بگذارم که مفهوم "دنبال کردن هدف بدون اهمیت دادن به نتیجه" است. شناخت و درک این مفهوم، و زندگی کردن بر اساس آن به صورت یک حقیقت مطلق، نه تنها باعث می شود مثبت اندیش بمانید، بلکه باعث می شود میزان هوشیاری و آگاهی شما بیشتر و بیشتر شود.

بیایید  یک تمرین کوتاه را انجام دهیم. فرض کنید در حال بازی "سافت بال" هستید و می خواهید توپی بزنید به سمت چپ زمین. زمان را به صورتی عالی رعایت می کنید و ارتباط عالی دارید و توپ را به بهترین شکل در خط صحیحی پرتاب کمی کنید. دقیقا همانطور که می خواستید. اما، درست زمانی که می خواهید حرکت کنید، بازیکن سمت چپ شما متوجه می شود که بدنتان را به چه سمتی متمایل کرده اید پس او به سرعت منطقه ی سمت چپ خط را ترک می کند و در زمان مناسب، به جلو شیرجه می زند و توپ را می گیرد. حال آیا شما موفق بودید؟ با معیار اکثر افراد، خیر! چرا خیر؟ چون این افراد فقط نتیجه را می بینند. فقط این نیست! آن ها در حقیقت خودشان را با همین نتایج می سنجند. اگر موفقیت شما خارج از شما اتفاق بیفتد، در این مثال، در دستان بازیکن سمت چپ لب خط، آن گاه شما در کنترل زندگی تان نیستید. اهمیت ندادن به نتیجه، یعنی شما بازی کنید بدون آن که به نتیجه و تابلوی نتایج نگاه کنید یا حتی نتیجه برایتان اهمیت داشته باشد. دنبال کردن هدف بدون اهمیت دادن به نتیجه یعنی توانایی این که در یک زمان ، هم بازیکن و شرکت کننده باشید و هم ناظر و بیننده. این که تمام اتفاقات و تجربه ها را، بخشی از مسیر و سفر زندگی بدانید و خوب یا بد آن ها را قضاوت نکنید. فقط به سادگی آن ها را تجربه کنید و کنترل خود را در برابر پاسخ و واکنش به آن ها افزایش دهید. در واقع توانایی شرکت کردن کامل و اهمیت ندادن به موضوع نتایج آن هاست چرا که شما قضاوت نخواهید کرد که بهترین نتیجه، چه باید باشد. احساس کردن آن به طور کامل و قضاوت نکردن آن.

حال، چطور می توانید دنبال کردن هدف بدون اهمیت دادن به نتیجه را یاد بگیرید و تمرین کنید؟ با شخصی برخورد نکردن با آن چه پیش می آید، پیش فرض نکردن و قضاوت نکردن. این موضوع و این که اصرار نکنید که حق با شما باشد و بتوانید خود را رها کنید، بسیار چالشی است. شما در حقیقت کنترل را زمانی  به دست می آورید که صرفا (در لحظه) باشید. جنبه ی دیگر این موضوع، هیجان داشتن و لذت از تجارب زندگی است. من از شما انتظار ندارم در برابر اتفاقات دردناک، هیجان زده و شوید و از آن ها لذت ببرید، حداقل اکنون چنین انتظاری ندارم. همه توانتان را به آن چه همین الان در حال انجامش هستید معطوف کنید و از نتیجه ی آن، خود را رها کنید. این موضوع، چالشی و سخت است اما بسیار در روند و مسیر زندگی ارزشمند است. این که در عین درگیری با کار، خود را از نتیجه رها کنید، می توانید ساده تر به لحظه ی فعلی تمرکز کنید. زمانی که من این موضوع را در تمرین ها و کلاس ها مطرح می کنم، بسیاری از افراد درباره ی اهداف می پرسند. چطور می توان بر اهداف تمرکز کرد و همزمان خود را از آن  ها جدا کرد و درگیر نتیجه آن ها نشد؟ بسیاری از مردم در زندگیشان اهدافی دارند که بسیار مهم هستند. چطور می توان در لحظه زندگی کرد و در همان روند لحظه ای ماند و در کنار آن زندگی هدف مند و بالقوه ای داشت؟ پاسخ، مجددا همان درگیر بودن بدون وابستگی به نتیجه است. شما می توانید اهدافی داشته باشید اما انرژی شما باید درگیر فرایند و مسیر باشد. اگر به هدفتان پایبند هستید، از نتیجه و آن چه پیش می آید خود را رها کنید و تمام  انرژی خود را بر روی مسیر حرکتتان متمرکز کنید. اگر این کار را انجام دهید، همواره در روند و مسیر حرکتتان موفق خواهید بود. بیایید دوباره به مثال سافت بال فکر کنیم. این یک آزمون کوتاه برای این منظور بود که چطور در لحظه متمرکز شویم. ممکن است اگر تعریف شما از موفقیت تغییر کند، می توانید از هر چه زندگی به شما هدیه می دهد، ممنون و راضی باشید و همین طور از خودتان.

روزی در مسیرم به برچسبی  بامزه برخورد کردم که واقعا مخاطبش اکثر مردم دنیا بود. پیامش بامزه و بسیار تاثیرگذار بود. "خوش میگذره؟ کاش منم اونجا بودم!"

بسیاری از مردم در حال از دست دادن لحظات زندگی هستند. از دست دادن تجربه ی هر چیزی که هر لحظه به آنان هدیه داده می شود. با تمرین رهایی از نتیجه و زندگی در لحظه، شما قادر خواهید بود به بیشترین انرژی خود دسترسی داشته باشید و بنابراین داشتن بیشترین توانایی بالقوه در رسیدن به موفقیت ممکن خواهد بود. چرایی این ماجرا، آن است که اگر نسبت به آینده نگران هستید یا به گذشته فکر می کنید، انرژی شما تقسیم می شود اما اگر به لحظه ی فعلی متمرکز شوید، نزدیکترین موقعیت را به توانایی و انرژی بالقوه تان خواهید داشت. من فکر می کنم موفقیت حقیقی، در واقع توانایی تمرکز و نهایت لذت بردن از هر لحظه از زندگی است. موفقیت، زندگی در لحظه است و آگاهی و هوشیاری از این که چه کسی هستید و به اشتراک گذاشتن خود با دیگران است. امیدوارم موافق باشید و زندگی واقعی خود را شروع کنید – همین الان.

برای دریافت محتواهای آموزشی رایگانی که فقط در اختیار اعضای وبسایت قرار می گیرد، اینجا ^[1]را کلیک کنید و سپس در بالای صفحه ایمیلتان را وارد نمایید.