How to Become an Influencer

چطور تبدیل به یک فرد اثرگذار بشیم؟

در طی چند سال اخیر حرف های زیادی راجع به اینفلوئنسر ها شنیدیم. آدم هایی که به مخاطبینشون الهام می بخشن اون ها روی مخاطبین خودشون اثرگذار هستن و مخاطبین بهشون گوش میدن. بنابراین این اینفلوئنسر ها می تونن از مخاطبین بخوان که اقدامی انجام بدن و از حرفشون پیروی کنن و یا حتی از اون ها خرید کنن. عده ی زیادی از مردم رویای اینفلوئنسر شدن رو دارن اما چطور میشه این کار رو انجام داد؟

به تجربه ی من سه راه برای اینفلوئنسر شدن وجود داره.

1- اولین راه که راه تبدیل شدن به یک اینفلوئنسر جعلی و غیر واقعیه در حقیقت اینه که یک تعداد زیاد فالوور غیر واقعی و لایک و کامنت در شبکه اجتماعی بخریم و با جعل کردن و کار های ساختگی راه تبدیل شدن به یک اینفلوئنسر جعلی رو طی کنیم! حتما می دونین که در سراسر دنیا کمپانی های زیادی وجود دارن که فالوور غیر واقعی می فروشن. هزار تا، ده هزار تا یا حتی یک میلیون فالوور جعلی به ازای مقدار مشخصی پول؛ پول رو پرداخت می کنین و فالوور رو تحویل می گیرین. بنابراین، بله، می تونین فالوور هاتون رو بخرین و با هزینه کردن راه اینفلوئنسر شدن رو طی کنین اما مشخصه که چنین اینفلوئنسری واقعی نیست و اون اثر واقعی که مد نظرتون هست رو نخواهید داشت.

2- دومین روش برای تبدیل شدن به یک اینفلوئنسر از طریق سخت کار کردن و حسابی زحمت کشیدن هست. اختصاص دادن مقدار زیادی زمان، کار، انرژی و زمان؛ فوق العاده شدن در زمینه کاریتون و محتوا به اشتراک گذاشتن روزانه در طول سال های زیاد که در نهایت بعد از هفت، هشت یا نه سال گاهی کمتر، گاهی بیشتر به نقطه ای برسین که عده ای رو داشته باشین که به شما باور دارن و اقدام می کنن؛ به حرف شما گوش می کنن و شما به طریقی تبدیل به یک اینفلوئنسر میشین. صد البته، میزان نفوذی که به دست میارین بستگی به عوامل متفاوت زیادی داره مثل تخصصتون، زمینه کاریتون، صنعتتون، مخاطبینتون، این که چقدر در زمینه کاری خودتون تبحر دارین و موارد بسیار دیگه.

3- و اما سومین روش برای تبدیل شدن به یک اینفلوئنسر، که به شخصه خیلی بهش علاقه دارم، این هست که نماینده آرمان و هدفی باشین که بسیار عظیم تر از خود شماست. نماینده بودن برای یک هدف که به قدری عظیمه که یک جنبش رو حولش می سازین و یک قبیله از افراد رو دورش جمع می کنین. برای مثال، مارتین لوتر کینگ یک اینفلوئنسر بزرگ بود چرا که نماینده ایده ی برابری برای نژاد های مختلف بود. این آرمان بسیار فراتر از خود این فرد بود. یا ریچارد برنسون، صاحب کمپانی ویرجین نماینده اون فردیه که احتمال باختش بالاست ولی همیشه سعی می کنه با پیشتاز یک زمینه رقابت کنه و خیلی از ما هوادار چنین فردی هستیم و به همین دلیل اون ها رو دنبال می کنیم و دوستشون داریم.

به شخصه برای من هدف کمپانی North Star این هست که به متخصصین کمک کنیم که اون اثری که قصد دارن بذارن رو روی مخاطبینشون داشته باشن. ما به متخصصین کمک می کنیم که دیده شدن، اعتبار و سود آوری که میخوان رو به دست بیارن تا بتونن اون اثری رو روی مخاطب داشته باشن که به خاطرش وارد این حرفه و این زمینه شدن. پس دوباره، این آرمانیه بزرگ تر از ما. همه چیز منفعت شخصی نیست، همه چیز سود شخصی نیست. پس سوال من از شما اینه که دوست دارین چه سبک اینفلوئنسری باشین؟ سبک اولی، دومی یا سومی؟ و اگر جواب شما سبک سوم هست در اون صورت سوال من از شما اینه که اون آرمان و هدفی که سعی می کنین مظهرش باشین و خیلی بزرگ تر از شماست، چیه؟

من دکتر شهاب اناری هستم و اگه برای رشد کسب و کارتون کمک لازم دارین تا تبدیل به متخصص پر درآمد در حرفه تون بشین؛ لطفا با من از طریق shahabanari.com^[1] تماس بگیرین.

برای اطلاع بیشتر از کتاب "از تخصص به درآمد" دکتر اناری (فرمول قدم به قدم برای کسب درآمد بالا از دانش و مهارت تخصصی) اینجا را کلیک کنید.^[2]